دوشنبه , ۳ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۳:۳۰ قبل از ظهر به وقت تهران

شگفت زده شدن دختر سرمربی سرخ ها از حضور در ایران

مجله انلاین دوستان :  سرمربی تیم فوتبال تراکتورسازی گفت: خارج از نشست های خبری درباره تراکتورسازی حرف نمی زنم، فقط می گویم که همیشه به آینده امیدوار هستم.

dustaan.com-اخبارروز-اخبار-روز-ایران-جهان-خبرپو-خبریاب-خبر-خوان-شهرخبر-شگفت زده شدن دختر سرمربی سرخ ها از حضور در ایران

تونی اولیویرا درباره حضورش در مراسم ویژه روز پارالمپیک اظهار داشت: روز گذشته آقای شهریاری مدیررسانه ای تیم درحین تمرین از من خواست که به این مراسم بیایم و به درخواست او جواب مثبت دادم.

امروز به اینجا آمدم تا به افرادی که معلولیت دارند، پیغام بدهم هرگز از اینکه مثل انسان های سالم نیستند، ناراحت نباشند.

آنها هرگز در مسیری که قرار می گیرند، پشیمان نشوند چون معلولیت نمی تواند باعث شود انسان از زندگی خودش دست بکشد. در این میان ورزش کردن یکی از فاکتورهایی است که باعث می شود این افراد ناراحت نباشند و به آینده و فردا امید داشته باشند.

وی درباره احساساتی شدن خودش در مراسم عنوان کرد: من امروز دیدم که بسیاری از افراد جوان و مسن به خاطر کشورشان و اهدافی که داشتند، دچار معلولیت شده اند اما دست از تلاش برنداشتند.

این اتفاق چیزی نیست که بشود از کنارش راحت عبور کرد. بسیار منقلب شدم و ناخودآگاه اشک در چشمانش جمع شد. صحنه های معنوی زیبایی از چشمانم عبور کرد و خوشحالم که امروز ساعتی در کنار این عزیزان بودم.

سرمربی تراکتورسازی که علاقه ای برای صحبت درباره شرایط تیمش نداشت، گفت: من قبلا هم گفته ام که فقط در نشست های خبری درباره تراکتورسازی و بازی های پیش رو حرف می زنم و نمی خواهم این مساله از بین برود. فقط می گویم که من همیشه به آینده امیدوار هستم.

اولیویرا که به تازگی برای بار چهارم پدربزرگ شده، خاطرنشان کرد: پدربزرگ شدن حس خوبی است.

انسان فکر می کند که یکبار دیگر پدر شده است. شادی و شعف زیادی در هرکسی به وجود می آورد و در کل احساس خوبی به من داده است.

وی درباره اینکه همراه با دخترش به تبریز آمده، تاکید کرد: دخترم بارها از من خواهش کرده بود که او را به ایران بیاورم و شهر تبریز را به او نشان دهم. اینبار دخترم را همراه خودم به ایران آوردم و او بسیار خوشحال شد.

وی از زیبایی های تبریز و رفتار خوب مردم شگفت زده شد و واقعا از مهمان نوازی تبریزی ها لذت برد، به طوری که اصلا دوست ندارد به پرتغال برگردد! با این حال او به دلیل مشغله های زندگی باید ایران را ترک کند.

از اینکه او می رود، ناراحت می شوم اما به هر حال باید تحمل کرد. هرچند که من در مدت ۴ سال حضور در ایران به زندگی در اینجا عادت کرده ام.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *