یکشنبه , ۲ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۸:۴۹ بعد از ظهر به وقت تهران

زنان داعشی چگونه زندگی می کنند؟

مجله انلاین دوستان :  شاید بهترین راه برای پاسخ به این سوال نشستن پای سخنان زنانی باشد که تا چند روز و چند هفته پیش از همین دست زنان بودند و از «جهاد» خود لذت می بردند و اینک پشیمان از آنچه بر آنها گذشته از دامان داعشی ها فرار کرده اند.

dustaan.com-اخبارروز-اخبار-روز-ایران-جهان-خبرپو-خبریاب-خبر-خوان-شهرخبر-ویستا-قطره-ایسنا-فارس-باشگاه-خبرنگاران-تسنیم-زنان-داعش

بر عروسان داعش چه می گذرد؟ تکلیف زنانی که به اسارت این گروه تروریستی در می آیند روشن است اما بر زنانی که به خواست خود به نکاح اعضای این گروه درآمده و دست به دست می چرخند و هرروز شوهری تازه اختیار می کنند، چه می گذرد؟

شاید بهترین راه برای پاسخ به این سوال نشستن پای سخنان زنانی باشد که تا چند روز و چند هفته پیش از همین دست زنان بودند و از «جهاد» خود لذت می بردند و اینک پشیمان از آنچه بر آنها گذشته از دامان داعشی ها فرار کرده اند.
دو زن جوان که در شهر رقه سوریه با پیکارجویان داعش ازدواج کرده و با آن گروه همکاری می کردند، به تازگی به ترکیه گریخته‌اند و در گفت‌وگویی در شهر اورفه با شهیده یعقوب خبرنگار رادیو اروپای آزاد، از سرگذشت خود گفتند.
ام عاص یکی از این دو زن سوری است که از دو بار تجربه ازدواج با داعشی ها می گوید: “دو بار ازدواج کردم شوهر اولم کشته شد. شوهر دوم اما از چنگ داعش فرار کرد. گفتند اختلاس کرده بود؛ از همان اول پول ها را جمع می کرد و ناگهان غیب شد.”
ام عاص ۲۲ سال دارد و فارع التحصیل دانشگاه است و همراه عموزاده اش “دعا”، به شهر اورفا در ترکیه آمده است. دعا که با یک سعودی ازدواج کرده بود، می‌گوید “داعش مجبورم نکرد ازدواج کنم؛ پدر و مادرم مجبورم کردند که با او ازدواج کنم.”
ام عاص با بیان این که ابتدا شیفته و مجذوب ایدئولوژی داعش بود، می‌گوید “برای آن که آموزش دینی بدهند، عشق به دین را در انسان بیدار می‌کنند. به آدم می گویند بعضی کارها ممنوع است. باورم این بود که دارم به نفع مردم کار می کنم”
داعش منبع الهام ام عاص بود. می گوید در گروه امر به معروف و نهی از منکر داعش خدمت می کرد: “در اردویی یک ماهه ثبت نام کردم؛ پانزده روز آموزش اسلحه و پانزده روز آموزش دینی. در پایان اردو عضو داعش شدم. با خودروهای گشتی در خیابان ها، امر به معروف و نهی از منکر می کردم.”
ام عاص می گوید، کم کم با مشاهده بعضی رفتارها، اعتقاد خود به گروه را از دست داد. او شاهد کتک خوردن بی دلیل مردم بود و می‌گوید داعشی ها مردم را مجازات می کردند و می گفتند “محکوم” برخلاف شریعت عمل کرده است؛ در حالی که کار نادرستی نکرده بود.
“خیلی وقت‌ها جلوی چشمانت کاری می‌کنند که نمی توانی مخالفت کنی. مثلا اگر کسی از زنی به هر دلیل خوشش نمی آمد و می آمد از آن زن بد می گفت، داعشی ها آن زن را شلاق می زدند، حتی اگر تهمت دروغ به او زده شده بود. شلاق می زدند و کاری از من ساخته نبود.”
دعا جزو گروه داعش نبود، اما دچار توهم بود. وقتی شوهرش بمب‌گذار انتحاری از آب درآمد، توهم او در هم ریخت: “در موقعیتی قرار می گیری که می بینی خیلی کارهای بد صورت می گیرد. شوهرم خودش را متلاشی کرد؛ هم جان خودش را گرفت و جان مسلمانان دیگر را. کارش اشتباه بود.”
این دو زن با کمک دوستانشان به ترکیه فرار کرده‌اند، تا در استانبول یا در کشورهای غربی جایی برای ادامه زندگی پیدا کنند.
مرجع : هشت صبح
امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *