مجله انلاین دوستان : «مهسا احمدی» نام غریبهای برای سینمای ایران نیست؛ بهویژه از زمانی که خبر حضور گروه بدلکاری ١٣ در نسخه «اسکای فال» جیمزباند مطرح شد.
حالا با گذشت حدود دو سال از این ماجرا، مهسا احمدی عنوان برترین بدلکار دنیا در سال ٢٠١۵ را از جشنواره ویژه بدلکاری هالیوود (اکشن آیکن) کسب کرده است. او که پس از انقلاب اسلامی اولین دختر ایرانی است که از هواپیما سقوط آزاد کرده؛
حالا با عنوان بهترین بدلکار زن دنیا میگوید: «اینکه در ٢۶سالگی جایزه بهترین بدلکار هالیوود را بگیری، از نظر من موضوع بسیار بینظیری است».
اما در عین حال گلایه میکند که مسئولان هنری کشور حتی حرفهاش را هنر نمیدانند. مهسا احمدی هماکنون سر ضبط سریال «ویکید سیتی» در آمریکاست اما در این بین مصاحبهای اختصاصی با «شرق» انجام داد که در ادامه میخوانید.
شما عنوان بهترین بدلکار سال ٢٠١۵ از سوی مراسم «اکشن آیکن» را به دست آوردید که جایزه مهمی برایتان محسوب میشود. درباره اهمیت این جایزه بگویید.
هشت سال است که این مراسم برگزار میشود و هر سال بدلکاران آمریکایی بهعنوان بهترینها انتخاب میشدند یعنی هیچوقت یک بدلکار زن خارجی نتوانسته بود این عنوان را به دست آورد اما امسال برای اولینبار من بهعنوان اولین بدلکار خارجی جایزه «کریستال آوارد» این مراسم را به دست آوردم.
روز برگزاری مراسم، بسیاری از بزرگان بدلکاری دنیا تنها آمده بودند که من را بهعنوان یک بدلکار زن ایرانی ببینند. مثلا «گری پاول»، مدیر بدلکاران چند سری آخر فیلم «دو صفر هفت» در حالی از اسپانیا به لس آنجلس آمده بود که همان شب برای حضور در افتتاحیه فیلم «اسپکتر» به لندن پرواز داشت.
وقتی به سن فراخوانده شدم، همه بزرگانی که شاید آرزویم باشد کنار آنها کار کنم، ایستاده تشویقم کردند. بسیار هیجانزده بودم و اینکه در ٢۶سالگی جایزه بهترین بدلکار هالیوود را بگیری، از نظر من موضوع بسیار بینظیر است.
فکر میکنید جایزهای که کسب کردهاید بر جامعه بدلکاری ایران بهویژه زنان تا چه اندازه تأثیرگذار است؟
من یک دختر ایرانی هستم و همه جا با افتخار ایرانیبودنم را اعلام میکنم. در این مراسم هم برایشان بسیار جالب بود که یک دختر بدلکار ایرانی حضور دارد.
من توانستم کشورم را در دنیا مطرح کنم و حالا تلاشم این است که دختران بدلکار را آموزش دهم. راستش در زندگیام هیچگاه این تعداد دختر بدلکار در یک مراسم ندیده بودم اما همه آنها فوقالعاده بودند و دوست دارم یک روز همین تعداد دختر ایرانی بدلکار در چنین مراسمهایی حاضر باشند. شاید آرزوی بزرگی است اما امیدوارم این اتفاق بیفتد.
درباره تفاوت بدلکاری در سینمای ایران با بدلکاری در سینمای آمریکا صحبت کنید… .
مشخص است که زمین تا آسمان بین بدلکاری در سینمای آمریکا با بدلکاری در سینمای ایران تفاوت وجود دارد.
البته هیچ تفاوتی در توانایی ما با آنها وجود ندارد اما تنها چیزی که آنها را بالا کشیده، امکانات است. در ایران ما حتی برای تمرین روزانه خود نیز باشگاه نداریم و این بزرگترین ضعف ماست. اگر حداقل امکانات آنها در اختیار ما بود، مطمئنم که بسیار بالاتر از آنها بودیم.
بدلکاری عموما بهعنوان حرفهای مردانه تلقی میشود. چگونه در این حرفه توانستید موانع را کنار بزنید؟
از نظر من هیچچیز تنها مختص به مرد یا مختص به زن نیست. ما در رشتههای مختلف ورزشی همچون موتورسواری و دوومیدانی هم ورزشکارانی همچون نورا نراقی، مریم طوسی و سپیده توکلی داریم که حتی از مردان هم قویتر هستند. از دیدگاه من اگر کسی هدفی داشته باشد و برای رسیدن به آن تلاش کند، هر کاری شدنی است.
بدلکاری بخشی از حرفه سینما را میسازد؛ با توجه به این موضوع، شما بیشتر نگاهی ورزشی به بدلکاری دارید یا این حرفه را نوعی بازیگری نیز تلقی میکنید؟
بدلکاری در همه جای دنیا هنر حساب میشود یعنی یک هنر ورزشی است که در ٩٩ درصد فیلمها از این هنر استفاده میشود و فیلمسازان ترجیح میدهند برای هرچه واقعیتر نشاندادن صحنهها به جای استفاده از تکنیکهای کامپیوتری از حضور بدلکاران استفاده کنند اما در ایران کاملا برعکس است یعنی فیلمسازان بیشتر از افکتهای کامپیوتری به جای بدلکاران استفاده میکنند و جالب است که مسئولان نیز این حرفه را هنر به حساب نمیآورند یعنی خیلی واضح به ما گفتند، کار شما هنر نیست.
و نگاه شما در رابطه با توجه مسئولان سینمایی به حرفه بدلکاری چگونه است؟
راستش من در طول ٩ سالی که به صورت حرفهای بدلکاری میکنم از طرف هیچ ارگانی، مسئولی و… به خاطر این همه اولینهایی که داشتم تشویق نشدم؛ اما در سطح بینالمللی مورد حمایت و تحسین بزرگان بدلکاری قرار گرفتم.
من از بیتوجهی مسئولان هنری بسیار ناراحتم چون واقعا کشورم را دوست دارم و با تمام وجود میخواهم برای کشورم کار کنم. اما آنها گفتند که کار تو اصلا هنر نیست که بسیار ناراحتکننده است؛ چون کار من هنر است.
از روزی که کار بدلکاری را شروع کردم تا به امروز، «ارشا اقدسی» تنها کسی بود که کمکم کرد. حتی زمانی که برای اولینبار میخواستم جلوی دوربین بیایم هیچ کارگردانی به من اعتماد نداشت اما او به من اعتماد کرد. معتقدم ۵٠ درصد موفقیتم به خاطر کمکهای «ارشا اقدسی» است.
حرفه شما بهنوعی بازی با خطر نیز محسوب میشود. چگونه با ترسها و خطرات این حرفه مواجه میشوید؟
راجع به ترس باید بگویم که ما اصلا آدمهای نترسی نیستیم و مثل دیگران از اینکه برایمان اتفاقی بیفتد و آسیبی ببینیم، میترسیم.
به همین دلیل اگر بدانیم که در صحنهای ممکن است اتفاقی بیفتد، نه من و نه سایر اعضای گروهمان اجازه اجراشدن آن را نمیدهیم. یک صحنه زمانی گرفته میشود که ما بارها آن را تمرین کرده باشیم و از بیخطربودنش مطمئن باشیم. همچنین اعتماد به اعضای گروه هم در حرفه ما بسیار مهم است.
بهطورمثال در صحنهای که قرار است با ماشینی تصادف کنم؛، مهم است که فرد پشت فرمان حتما یک بدلکار باشد، در غیراینصورت کار غیرحرفهای و غیراستانداردی است.
هیچوقت نشده برای اینکه ثابت کنم نمیترسم، کاری را انجام داده باشم و در صورت نداشتن توانایی، آنقدر قدرتش را دارم که بگویم توانایی انجامش را ندارم.
بهعنوان یک بدلکار حرفهای، این رشته چه نگاه تازهای به شما بخشیده است؟
رشته ما یک رشته پرخطر است و وقتی یک کار بدلکاری که به چشم شما و البته ما سخت است را به سرانجام میرسانیم، یعنی دوباره متولد میشویم. بعد از انجام هر صحنه بدلکاری انگار زندگی را دوباره آغاز میکنیم.
در کار ما کوچکترین اتفاق میتواند بزرگترین اتفاق باشد و اولین اشتباه میتواند آخرین اشتباه محسوب شود. این نگاه دیگری از زندگی است که بدلکاری به من داده است.
کمی از سختترین پروژهای که داشتید و خاطرههایتان بگویید… .
همه کارها از نظر سختی برایم یکسان است و در اصل سخت نیست بلکه به یک اندازه برایم جذاب است. اما خاطرههای زیادی دارم؛ مثلا در سال ٨۶ در فیلم «عملیات پایتخت» در نقش عابری بودم که قرار بود با ماشینی تصادف کنم.
نزدیک به ١٢بار آن صحنه تکرار شد چون هربار که ماشین با سرعت ۵٠ تا ۶٠ کیلومتر به من میزد، بهجای اینکه نقش زمین شوم، از هیجان روی پای خود میایستادم و میخندیدم. کارگردان (محمدرضا آهنج) میگفت: «مهسا باید در این صحنه بمیری» اما بارها این صحنه تکرار شد.
تاکنون بهجای بازیگر مرد بدلکاری کردهاید؟
بسیار پیش آمده که هم در ایران و هم در هالیوود بهجای بازیگر مرد بدلکاری کنم. اصولا برای انتخاب یک بدلکار زن بهجای بازیگر مرد پیش از هرچیز توانایی بدلکار را بررسی میکنند و پس از آن مشخصات فیزیکی بدلکار مدنظر قرار میگیرد.
برای اولینبار بدلکار یک سرباز آمریکایی در یک فیلم ترکیهای شدم و پس از آن در بالیوود هم نقش یک بدمن را بازی کردم که قرار بود از برج «کپتال گیت» ابوظبی پایین بیاید و در حین تیراندازی شیشه را خرد کند که این نقش بسیار هیجانانگیز بود.
در داخل ایران هم چندینبار بدلکار «امیر آقایی» بودم و برایم بسیار جالب بود که گریم مردانه داشتم.
در بدلکاری کسی که تعیین میکند چه کسی بدل چه بازیگری باشد، تنها طراح بدلکاری آن کار است. اما در ایران طراح بدلکاری به شکل حرفهای وجود ندارد و به همین دلیل ارشا اقدسی بهعنوان سرپرست گروه بدلکاران ١٣ تصمیم میگیرد که کدام بدلکار جای کدام بازیگر قرار گیرد که البته به صورت حرفهای این کار را انجام میدهد.
شما درحالحاضر حرفهایترین بدلکار زن ایران هستید؛ یعنی قبل از شما کسی این مسیر را طی نکرده است؛ نگاهتان به آینده حرفهای خود چیست؟
در مراسم «اکشن آیکن»، بدلکاران زن بسیاری را در سنین مختلف دیدم و واقعا به آینده شغلیام امیدوار شدم، یعنی متوجه شدم که آینده خوبی در انتظارم است. بدلکارانی که با وجود ۶٠ سال سن همه قبراق و سرحال بودند و من بالاخره توانستم آیندهام را ببینم.
راستش همیشه فکر میکردم که وقتی پیر شوم آنقدر از نظر جسمی شرایط بدی خواهم داشت که حتما باید با عصا راه بروم اما وقتی آنها را دیدم گفتم شاید من هم در زمان پیری مثل آنها سرحال باشم.