بانوی ایرانی قهرمان بدنسازی میگوید: در مورد من میگفتند «تیپش تابلو است» یا «بدن خاصی دارد» یا میگفتند آدمیکه توی چشم است را نباید بیاورید و از او استفاده کنید. من نمیتوانم به تک تک مردان و زنان مخالف توضیح بدهم که چرا زاویه دیدتان را عوض نمیکنید. فقط میتوانم به آن جهت بدهم؛ به آنها بگویم اگر به اینجا رسیدم، شاید قابلیتش را داشتم.
عصر ایران : بیتوجه موانع و محدودیتها، میگوید برای این کار ساخته شدهام و عاشقانه پیش میروم. انتشار عکسهایش در دنیای مجازی، موجی از انتقادها و حملهها را به همراه داشت، اما او همه را دعوت میکند تا جور دیگری به او و ورزشش نگاه کنند. میگوید بهخاطر ظاهرش در فدراسیون راه به جایی نبرده و حالا برای رسیدن به آرزوهایش در فکر سفر است.
با «شیرین نوبهاری»، یکی از اولین زنان موفق در رشته پرورش اندام به گفتوگو نشستیم که شرح آن را در زیر میخوانید.
– خودتان را معرفی کنید.
من شیرین نوبهاری متولد سال ۱۳۶۸ مشهد هستم و لیسانس معماری دارم. حدود ۱۰سال پیش ورزش را شروع کردم. همیشه علاقه داشتم پرورش اندام کار کنم. از سال ۸۹- ۸۸ احساس کردم نسبت به بقیه خانمها فیزیک بدنی کامل تری دارم و تفاوتم را احساس کردم. از آن زمان این ورزش را به صورت حرفه ای دنبال میکنم و الان مربی بدنسازی هستم.
– برای بدنساز شدن دوره خاصی را گذراندی؟
نه. برای بانوان برنامه خاصی وجود نداشت. تا همین چند سال پیش درک جزئیترین مسائل هم برای خیلیها سخت بود. مثلا خیلیها فکر میکردند اگر مکمل بخورند حتماً مریض میشوند یا حتما اندامشان مردانه میشود. این ناآگاهیها که هنوز هم ادامه دارد باعث ضعف در این رشته شده. الان اطلاعات چندانی در پرورش اندام بانوان در ایران وجود ندارد. هر کسی بر اساس تجربه خودش راه را شروع میکند. یکسری کلاسهایی گذاشتند که مدرک بدهند، اما اصلا پخته نیست.
– تا به حال در مسابقهای هم شرکت کردی؟
در داخل ایران که اصلاً بیان چنین موضوعی، مخالفان خودش را دارد. اگر کسی بخواهد مسابقه بدهد باید برود خارج از کشور که آن هم بدون مشکل نیست و شاید اصلاً نتوانی بعد از مسابقه برگردی. برنامهریزی این را دارم که در سال جدیدی که بیاید مسابقه داشته باشم.
– مسابقه در داخل؟
برگزاری مسابقات در ایران، چندین سال کار مداوم میخواهد. حتی اگر اجازه برگزاری مسابقات را بدهند، خانمیکه بخواهد در این مسابقات داوری کند را نداریم. من اولین نفری هستم که در پرورش اندام قدمهای اول را برداشتهام اما خب خیلیها به من میگویند زن را چه به پرورش اندام؟
– چرا این حرف را میزنند؟
تا زمانی که شما وجه تمایزی با بقیه نداشته باشید کسی کاری با شما ندارد. اما جایی که فرق شما مشهود شود، خیلیها این سوال برایشان پیش میآید که چرا زن باید به بدنسازی برود. برخی هم این کار را زشت میدانند، میگویند زن چرا باید هیکلش را درشت کند، زن باید ظریف باشد. وقتی شما اولین نفر هستید، سپر بلا میشوید. اولین توهینها، نقدها و مخالفتها را میشنوید تا راه را برای خیلیها هموار کنید.سایز من مخصوصا خیلی ناشناخته است. خانمهای زیادی هستند که سایزهای کوچکتری دارند اما آنقدر حساسیت ایجاد نمیکنند. در سایز من میگویند: «یک خانمیآمده و دارد در سایز مردان مسابقه میدهد.» دیگر من را با خانمها مقایسه نمیکنند.
– گفتی سایز. آیا از کودکی درشتتر از همسنهایت بودی؟
از هم سن و سالهای خودم درشتتر بودم، ولی نه خیلی چشمگیر. وقتی وارد این ورزش شدم و قلقهایش را یاد گرفتم احساس کردم که برای این ورزش زاده شدم، چون ژنتیک بدنیام به این ورزش میخورد. در هیچ کار دیگری به اندازه پرورش اندام نمیتوانستم موفق باشم.
– واکنشت به کامنتها و مخالفتها چیست؟
من نمیتوانم به تک تک مردان و زنان مخالف توضیح بدهم که چرا زاویه دیدتان را عوض نمیکنید. فقط میتوانم به آن جهت بدهم؛ به آنها بگویم اگر به اینجا رسیدم، شاید قابلیتش را داشتم. کاش بهجای محکوم کردن، تشویقم کنید. من جای اینکه مقابلشان بایستم سعی کردم یک روی دیگری از وجهه زنان را نشان بدهم که زنان میتوانند نه در پرورش اندام بلکه در هر کار دیگری بر اساس استعدادشان موفق باشند. مخالفتها و توهینها همیشه بوده. من حتی وقتی به یک فروشگاه وارد میشوم یا در کنار خیابان، خیلی زود به چشم میآیم. در ایران زندگی کردن از این لحاظ راحت نیست.
– برخورد خانوادهتان چطور بود؟
خانوادهام حامی صددرصدم نبودند اما هیچ وقت مخالفتی هم نکردند.
– روزی چند ساعت تمرین میکنی؟
چهار تا شش ماه که در دوره حجم هستم، هر روز دو ساعت و در دوره رژیم هر روز دو شیفت دو یا سه ساعته تمرین میکنم. در هر دو دوره هم مصرف مکمل را داریم.
– انتهای راه پرورش اندام کجاست؟
پرورش اندام ورزش پرهزینهای است. برای ماندن در این کار باید عاشق باشی مخصوصاً وقتی مسابقهای برگزار نمیشود. در ایران هیچ انتهایی ندارد، ادامه میدهیم تا ببینیم به کجا میرسیم. شاید بتوانم در خارج از ایران به مسابقات بروم و به جایی برسم و بعد از آن کار را رها کنم.
– آیا شما هم هورمون استروئید مصرف میکنید؟
تفاوت پرورش اندام و فیتنس و بادی کلاسیک در همین است. در پرورش اندام باید عضله حجیم داشته باشی. در فیتنس حق مصرف استروئید را ندارند، چراکه بدن باید خشک باشد. در پرورش اندام باید بدن قیفی شکل داشته باشی. کمر باریک شانههای پهن و پاهای پر. مسلماً دوره استروئیدی لازم است.
– این هورمونهای مردانه مشکلی برایت ایجاد نمیکند؟
من استعداد بدنی خوبی دارم. با مصرف مکمل هم به حجم خوبی میرسم، اما برای اینکه یک بدنساز حرفهای باشی باید استروئید مصرف کنی. من تاکنون دو سه دوره استروئیدی داشتم. وزن طبیعی من میانگین ۸۰ کیلوگرم بوده. الان در استراحت ۹۰ است. با مصرف استروئید میتوانم تا ۹۵ هم برسم.
– با تغییرات ظاهریای که هورمون مردانه ایجاد میکند مشکلی نداری؟
تمام ورزشکارها دارو مصرف میکنند اما چون داروی آنها علائم ظاهری ندارد کسی متوجه نمیشود. از نظر شرایط احساسی زنانه هیچ تغییری ایجاد نمیشود. فقط زورت بیشتر میشود، خستگی را احساس نمیکنی، راحتتر روی عضلات فشار میآوری تا حجمیکه بخواهی را بتوانی از بدن بگیری. بعد از هر دوره مصرف استروئید دوره پاکسازی داریم. در دوره پاکسازی علائم تا حدود زیادی از بدن خارج میشود. خانمهای پرورش اندام کار خارجی که چهرههایشان تغییر میکند در تمام طول سال در حال مصرف کردن دارو با دوز بالا هستند. اصلاً استراحت ندارند.
آیا این مصرف تحت کنترل پزشک است؟
با کنترل پزشک نیست. بدنسازهای حرفهای معمولا به این امور آگاهی دارند و به اصطلاح خودشان دکتر هستند. حتما دیدید بدنسازانی که برنامههای تغذیه دقیق میدهند. به شخصه تا به حال با هیچ دکتری مشورت نکردم.
تاکنون با فدراسیون همکاریای داشتهای؟
(میخندد) مسأله جالبی را مطرح کردید که من همیشه در مورد این موضوع با فدراسیون به مشکل برخورد کردم. متأسفانه در فدراسیون یکسری افراد همیشه مانع کار میشوند و دخالتهای بیجا میکنند. من همیشه دوست داشتم کار کنم اما نگذاشتند حتی به آنجا راه پیدا کنم. در مورد من میگفتند «تیپش تابلو است» یا«بدن خاصی دارد» یا میگفتند: «آدمیکه توی چشم است را نباید بیاورید و از او استفاده کنید.»
– چه کسانی این حرفها را میزنند؟
همیشه صحبت کسانی به کرسی مینشیند که یک جایگاهی دارند. این صحبتها را کسانی کردند که نگران جایگاه خودشان بودند.
– ارتباطت با آقایان پرورشاندامکار چطور است؟
آقای یوسف کریمی و علی تبریزی را در یکی از سمینارها دیدم و هیچ ارتباط کاریای با آنها نداشتم.
– حرف آخر؟
امیدوارم تفکر، علم و آگاهی مردم ایران به سمتی برود که متفاوت بودن را بد ندانند. اگر کسی توانسته متفاوت باشد برایش ارزش قائل باشید. فکر نکنید حتماً مشکلی دارد و از راه بیراهه وارد شده.