یکشنبه , ۲ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۴:۲۳ بعد از ظهر به وقت تهران

بازیگر زن نترس ایرانی همبازی سه ببر بنگال شد! +عکس

 کارتون معروف «کتاب جنگل» را حتما به یاد دارید؛ همان که پلنگ سیاهی به نام باگیلا، نوزاد پسری به نام موگلی را در جنگل‌های هندوستان پیدا می‌کند. چهار سال پیش هم فیلمی هالیوودی به نام «زندگی پای» ساخته شد که قصه همراهی ناگزیر یک پسر با یک ببر درنده خوی بنگال به نام ریچارد پارکر را روایت می‌کرد. اما هیچ کدام از این دو اثر مشهور خیلی نشانی از واقعیت ندارد؛ زیرا اولی یک فیلم انیمیشن است و کاملا بی‌خطر و دومی هم با انواع و اقسام جلوه‌های ویژه تولید شده و خطری بازیگر نقش پسر را تهدید نمی‌کرد.

%postname%

 

از این نظر باید به شجاعت نفیسه روشن آفرین گفت که در فیلم سینمایی «مایا» ساخته هادی رحیمی خواص و به تهیه‌کنندگی داریوش باباییان، بدون هیچ جلوه ویژه‌ای همبازی یک ببر بنگال شد.

چطور شد در فیلم «مایا» بازی کردید؟

حدود سه سال پیش به طور خیلی اتفاقی از طریق دوستان فعال محیط زیست با ببری از نژاد بنگال آشنا شدم که ۲۰ روزه بود. او مادرش را از دست داده بود و در باغ‌وحش مشهد نگهداری می‌شد. در این سه سال از هرفرصتی برای رفتن به مشهد و دیدن مایا استفاده می‌کردم که این مساله باعث شد یک ارتباط عاطفی و وابستگی روحی میان ما ایجاد شود. سال گذشته که برای حضور در یک مراسم خیریه به مشهد رفتم، کارگردانی به نام آقای هادی رحیمی از این علاقه و ارتباط مطلع شد و گفت «چه ایده جالبی». همانجا پیشنهاد داد که از این ارتباط استفاده کند و زندگی آخرین ببر مازندران را بسازد. متاسفانه ما ببر مازندران را برای همیشه از دست داده‌ایم و تنها گونه ببری که در ایران داریم، ببر بنگال است. صدور مجوزها و پیش‌تولید هم شش ماه طول کشید و سرانجام آذرماه سال گذشته فیلم در شبه‌جزیره میانکاله مازندران کلید خورد تا این که مدتی پیش فیلم آماده شد و روز جمعه در پارک پردیسان و در ساختمان اصلی حفاظت محیط زیست کشور برای اولین بار و طی یک اکران خصوصی به نمایش درآمد.

کمی هم از کار کردن در این پروژه بگویید.

گروه تولید که همگی خوب و حرفه‌ای و کاربلد و مهربان بودند و بخوبی توانستند از پس ساخت یک فیلم بسیار سخت برآیند. کار کردن با سه قلاده ببر در سن‌های مختلف ـ سه ماهه، سه ساله و پنجساله ـ واقعا کار دشواری است. پیش می‌آمد که گروه صدا و تصویر مدت‌ها و در شرایط بد آب و هوایی منتظر می‌ماندند تا بتوانند یک لحظه کوتاه را شکار کنند.

چرا از سه ببر استفاده شد؟

چون قصه مربوط به دختری به نام مهربانوست که ببر کوچکی را پیدا می‌کند و طی چند سال با او همراه می‌شود. برای نشان دادن رشد این ببر و گذشت این چند سال، از سه ببر مختلف استفاده شد.

من اگر بازیگر بودم، حتی با دریافت صد میلیون تومان هم حاضر نبودم با یک ببر همبازی باشم؛ شما چطور با سه ببر کار کردید؟!

(می‌خندد) من که با مایا از بچگی آشنا بودم، اما به هرحال کار با حیوانات آن هم درندگان ریسک بالایی دارد. به هرحال بازیگر است و صورتش و اگر هرکدام از این ببرها یک چنگ به صورتم می‌انداخت، وضعیت نگران‌کننده می‌شد. البته من مطمئن بودم که مایا هیچ وقت چنین کاری نمی‌کند. این تصور ما انسان‌هاست که فکر می‌کنیم حیوانات وحشی هستند، اما گاهی خوی وحشیگری در انسان‌ها هم می‌تواند وجود داشته باشد. هر وقت حاشیه آسایش و امنیت ما دچار خدشه شود، ما هم خشمگین و پرخاشگر می‌شویم. حیوانات اگر احساس امنیت داشته باشند، هیچ وقت رفتار غیرطبیعی از خود نشان نمی‌دهند.

خاطره بامزه یا احیانا وحشتناکی در حین فیلمبرداری دارید؟

ببر پنجساله‌ای به نام البرز که در کار حضور داشت، طولش به اندازه یک خودروی پرشیا بود و وزن خیلی زیادی هم داشت. در یکی از صحنه‌ها برادرم که فیلمبردار پشت صحنه بود و یکی دیگر از اعضای گروه فیلمبرداری، در ارتفاع پنج متری قفس مشغول فیلمبرداری بودند. درواقع در جایی قرار داشتند که هیچ کس فکر نمی‌کرد، خطری آنها را تهدید کند. برادرم و همکارش چشمشان پشت ویزور دوربین بود و اصلا متوجه نزدیک شدن البرز نشدند. اما در عرض فقط چند ثانیه ببر سنگین وزن، خودش را به ارتفاع پنج متری و بالای قفس رساند. البته خوشبختانه با حضور بموقع مربی ببر، اتفاق بدی نیفتاد و همه چیز ختم به خیر شد. با وجود رفع خطر، تا مدتی همه از این اتفاق شوکه بودند. بجز این، باز هم خطرهایی از بیخ گوش گروه فیلم گذشت، اما ما این خطرها را به جان خریدیم تا هشدار دهیم اگر ببر مازندران را از دست داده‌ایم، برای حفظ یوز ایرانی تلاش کنیم که در حال انقراض است. بهتر است الان به فکر باشیم تا ۵۰ سال بعد فیلم حسرت‌باری درباره یوز ایرانی نسازیم.

هنرمندان محبوب و شناخته شده، چقدر می‌توانند هشدارهای تاثیرگذار و آگاهی بخشی درباره وضعیت محیط زیست و زیست جانوری به مردم بدهند؟

قطعا حضور و مشارکت و فعالیت هنرمندان دراین زمینه بسیار تاثیرگذار است و آنها براساس وظیفه و مسئولیت اجتماعی که دارند، باید در این زمینه‌ها اطلاع‌رسانی کنند و به مردم پیام بدهند. همین چند وقت پیش بود که عکسی از یک فوک دریای خزر را در صفحه شخصی‌ام در اینستاگرام به اشتراک گذاشتم و با بیش از هزار کامنت روبه‌رو شدم مبنی بر این‌که آیا دریای خزر هم فوک دارد؟ معتقدم ما در زمینه شناخت محیط زیست کشورمان و انقراض گونه‌های مختلف جانوری دچار فقر فرهنگی هستیم و نیاز به اطلاع‌رسانی داریم.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *