دوشنبه , ۳ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۲:۴۷ بعد از ظهر به وقت تهران

قوانین عجیب و غریب کره شمالی از زبان یک گردشگر چینی!

یک توریست چینی در سفری ۵ روزه به کره شمالی از نکات عجیبی که در این سفر با اهنا روبرو شده بود پرده برداشته است!

خرافات عجیب اما شنیدنی از کره شمالی!به استثنای روایت‌های شنیده شده از سوی افراد فراری از کره شمالی دیگر اطلاعات خاصی از این کشور در دست نیست. البته گاه‌گداری خبرهایی از اردوگاه‌های مرگ کره شمالی، قحطی و اشتیاق مردم به کیم جونگ اون به گوش می‌رسد.

یکی از گردشگرانی که اخیرا به کره شمالی سفر کرده از اتفاقات عجیب در این کشور می‌گوید؛ مثلا اینکه هر شهروند هنگام مشاهده مجسمه رهبران کره شمالی باید بالاجبار به آن تعظیم کند. این گردشگر حتی یک خبر داغ‌تر را نیز بازتاب داده است: اینکه “کیم ایل سونگ” فقط با سر زدن به یک مزرعه برنج باعث شده تا رشد محصول سرعت گیرد.

مقامات کره شمالی برنامه‌هایی را پیاده می‌کنند تا از طریق آن بتوانند نگاه خارجی‌ها را به کشورشان اصلاح کنند. به عنوان مثال، به گردشگران کره شمالی آنقدر غذا داده می‌شود که آن‌ها نمی‌توانند غذایشان را تمام کنند! سرو کردن انواع نوشیدنی الکلی و برگزاری مسابقات فوتبال با جوانان تنومند از دیگران برنامه‌های آنان است.

آن گردشگر چینی که نخواست نامش فاش شود، چندین نکته که آژانس مسافرتی پیش از سفر به کره شمالی به او گوشزد کرده بود را در پایگاه اینترنتی Reddit منتشر کرد. آن آژانس مسافرتی به او تذکر داده بود که در آنجا باید به قوانین سخت‌گیرانه پیرامون احترام به رهبر کره شمالی را رعایت کند.

وی می‌گوید: «واقعا نمی‌دانید که آن ایده چقدر مسخره است. شما باید به هر مجسمه‌ای از رهبر کره شمالی دیدید احترام بگذارید. رئیس‌جمهوری ابدی، رهبر عزیز و مارشال بزرگ القابی است که برای رهبر کره شمالی به کار گرفته می‌شود… اگر از تعظیم به مجسمه کیم ایل سونگ و کیم جونگ ایل ممانعت خودداری کنید، مجددا از شما خواسته می‌شود تا تعظیم کنید؛ اگر باز هم ممانعت به عمل آورید، مجبور خواهید شد که تا آخر سفر در اتاقتان در هتل بمانید.. سپس از شما به اجبار خواسته می‌شود تا یک نامه عذرخواهی به مقامات بنویسید و دلیل کارتان را توضیح دهید.» آن گردشگر چینی اضافه کرد: «اگر نامه را ننویسید و یا بیشتر اعصاب مقامات کره شمالی را به هم بریزید، احتمال دستگیری وجود دارد؛ کار اجباری و یا حتی تیرباران.»

نکته دیگر این است که به هیچ وجه نباید صحت اخبار پخش شده از رسانه‌های کره شمالی را زیر سوال ببرید. آن گردشگر می‌گوید بیش از چیزی که فکر می‌کرده اخبار کذب و دروغ در آنجا شنیده است. به عنوان مثال در اخبار رسانه‌های کره شمالی آمده بود که «کیم ایل سونگ به یک مزرعه برنج سر زد و از آن پس، محصول مزرعه رشد ۳۰۰ درصدی داشت!»

خبر دیگر این بود که «آمریکایی‌ها محض خنده و سرگرمی بچه‌هایشان را داخل چاه می‌اندازند. آن امپریالیست‌ها آنقدر ترسو هستند که هنگام مواجهه با ارتش قدرتمند کره شمالی تسلیم خواهند شد.» آن گردشگر چینی که خود را “باسْتِد” معرفی کرده می‌گوید که چهار روز در پیونگ یانگ و یک روز را نیز در “کائِسونگ” سپری کرده است. به گفته وی، گرچه ساختمان‌های پیونگ یانگ کاملا مدرن به نظر می‌رسد، اما هتل محل اقامتش در کائسونگ اصلا برق نداشت و دسترسی آن به آب آشامیدنی نیز بسیار محدود بود.

باستد می‌گوید: «هتل بین‌المللی یانگاکدو در پیونگ یانگ طبیعتا بهترین هتل نبود اما می‌شد در آن وقت گذراند. آن هتل یک کازینو، چند استخر و یک مجموعه بولینگ داشت. اما هتل کائسونگ فاجعه بود. وان حمام که شکسته بود و فقط آب داغ (۷۰ درجه) از لوله خارج می‌شد. پنج دفعه برق در طول شب هتل رفت. حتی چند حشره هم در سوپم پیدا کردم.» باستد می‌گوید که فارغ از آن سوپ، تمام غذاهایی که برای گردشگران سرو می‌شود معمولا حجیم است. این مسئله با اخبار مربوط به وجود قحطی در کره شمالی تناقض دارد.

در ماه اوت، اخباری مبنی بر اینکه “کیم جونگ اون” مردم کشورش را به خوردن گوشت سگ تشویق می‌کند، پخش شده بود. در آن گزارش‌ها آمده بود که گوشت سگ نسبت به گوشت گوساله، مرغ و اردک دارای ویتامین بیشتری است. باستد اما می‌گوید که حجم غذاهایی که به او می‌دادند آنقدر زیاد بود که تمام کردنش برایش دشوار بود. او می‌گوید: «مثلا در کائسونگ به هر نفر مرغ آب‌پز می‌دادند که برای سه نفر هم کافی بود.» باستد می‌گوید که گردشگران به نحوی با کره شمالی آشنا می‌شوند که فکر کنند آن‌ها آدم‌های خوشحالی هستند اما مشخص بود که یک نمایش است.

او می‌گوید: «به نظرم آن‌ها تمام تلاششان را انجام می‌دهند تا بهترینشان را به ما نشان دهند… مثلا یک شب به پارکی در پیونگ یانگ رفتیم که در آستانه بسته شدن بود. اما با کمی چانه زنیِ راهنمای تور ما، آن‌ها به کارکنان پارک گفتند تا دوباره شروع به کار کنند. این را هم بگویم که سواد مردم اینجا بیشتر از چیزی بود که فکرش را می‌کردم، مثلا اکثرا می‌توانستند انگلیسی و چینی را خوب حرف بزنند. راهنماهای تور هم آدم‌های جالب و بامزه‌ای بودند. البته افرادی که ما اجازه داشتیم با آن‌ها صحبت کنیم، اشخاص تحصیل کرده و دارایی بودند. البته فرصت نشد در کائسونگ با کسی صحبت کنیم، زیرا آنجا ساکنین معمولی کره شمالی هستند. به همین دلیل نمی‌خواهم فقط یک بُعد ماجرا را ببینم و از روی پیونگ یانگ قضاوت کنم.»

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *