دیگر از رفتارهای وحشتناک همسرم و کتک کاری های او به تنگ آمده ام و تصمیم به فرار از خانه گرفته ام قصد داشتم به شهری دوردست بروم و به …
ادامه مطلب »قصه خواستگار نادم!
خانواده همسرم در روزهای خواستگاری به من گفتند که دخترمان به نوعی بیماری مبتلاست که گاهی مردمک چشمانش بالا می رود و باید دارو مصرف کند. من هم بعد از …
ادامه مطلب »فراتر از توهم!
از روزی که همسرم با دختر دیگری ازدواج کرد و به دنبال سرنوشت خودش رفت، من به سختی دو دخترم را بزرگ کردم که یکی از آن ها در خارج …
ادامه مطلب »از وکالت تا جست و جو در زباله ها!
روزی که در رشته حقوق دانشگاه بیرجند پذیرفته شدم، آن قدر خوشحال بودم که انگار روی زمین قدم بر نمی دارم. سرمست از غرور جوانی، لبخندزنان دوستان جدیدی پیدا کردم …
ادامه مطلب »بازی با سرنوشت!
دو فرزند خردسالم در حالی چشم به راه پدرشان هستند که من بعد از مرگ همسرم به حرف های شیرین مردی خوش گذران و دروغگو دل بستم و با او …
ادامه مطلب »از همسر صیغه ای ام به عنوان طعمه استفاده می کردم!
از همسر صیغه ای ام به عنوان طعمه استفاده می کردم تا شهروندان هنگام سرقت به من مشکوک نشوند اگرچه تا به حال شش بار در زندان تحمل کیفر کرده …
ادامه مطلب »من یک «ترنس» هستم که «عروس فراری» نام گرفتم!
من یک «ترنس» هستم که «عروس فراری» نام گرفتم اما قبل از این که جنسیت ام مرد باشد یا زن، انسانم! انسانی که هویت گم شده خویش را می جوید. …
ادامه مطلب »فرار در توهم!
من در سرقت خودرو هیچ نقشی نداشتم و هنوز مدت زیادی نبود که به عقد موقت راننده پراید در آمده بودم و قرار بود به طور رسمی با هم ازدواج …
ادامه مطلب »دام شیطان پرستی!
اگرچه به دلیل اشتباه بزرگی که کردم آبرویم بر باد رفت و اعتبارم را نزد خانواده ام از دست دادم ولی خوشحالم که پدرم متوجه ماجرا شد و مرا از …
ادامه مطلب »دزدی برای خودنمایی!
رفتارهای پسر ۱۵ساله ام به حدی غیرقابل تحمل و نگران کننده شده است که دیگر برای جلب نظر دوستانش نه تنها بنگ و سیگار میکشد بلکه با سرقت هایش امان …
ادامه مطلب »آرزوهای سوخته در شرکت هرمی!
آن قدر تحت تاثیر حرف های قشنگ و وسوسه های پولدار شدن توسط سرکردگان یک شرکت هرمی فروش کالا قرار گرفته بودم که اصلا به اوضاع و شرایط نامساعد زندگی …
ادامه مطلب »ایدز، تاوان عشق خیابانی!
خیلی پشیمانم دلم می خواهد زودتر از زندان آزاد شوم و اشتباهات گذشته را جبران کنم اگر هفت سال قبل به نصیحت های پدرم گوش می کردم امروز نه به …
ادامه مطلب »عاشقی با طعم خون!
وقتی با پیکر نیمه جان پسرم روبه رو شدم دنیا دور سرم چرخید در حالی که سینی چای را روی زمین انداختم با داد و فریاد از همسایه ها کمک …
ادامه مطلب »دزد ناجوانمرد!
وقتی از خانه مادرم به منزل بازگشتم دنیا روی سرم خراب شد. از آن چه می دیدم وحشت زده به سرم کوبیدم و در گوشه ای نشستم تا به حال …
ادامه مطلب »ماجرای جنجالی ازدواج ۵۰ میلیونی دختر ۱۵ ساله با پیرمرد ۸۸ ساله!
روزی که به خاطر نداشتن تلفن همراه ترک تحصیل کردم، پدر و مادر شیشه ای ام قصد داشتند مرا با ۵۰میلیون تومان شیربها به پیرمرد ۸۸ساله ای شوهر بدهند اما …
ادامه مطلب »